آیه ی باران

بسم الله الرحمن الرحیم


ای که از ماذنه ی نیزه تو قــرآن خواندی
بـــر کــــویر دلشان آیه ی باران خواندی

«چه مبارک سحری بود وچه فرخنده شبی
آن شب قدر»که تو سوره ی رحمان خواندی

خواهرت منظره ی عشق تماشا می کرد
لَحَـــظاتی که اذان با تن عریـــان خواندی

سر گلدسته ی دست تو اذان ،اصغر گفت
به نمازی که درآن معرکه ، میدان خواندی

نعش خورشید که دردشت به خون غلطیده
خـود بیاور ز چه پس خیل جوانان خواندی ؟!

تا ابد نام تو در مصحف دل ها جــــاریست
ای کـــه از ماذنه ی نیزه تو قــرآن خواندی

 

حسین مولوی ده کوثری
۱۱/۹/۹۰
اراک

 

خدایان محترم!

بسم الله الرحمن الرحیم


 

 


شاید اولین تصویری که شما از هند در ذهن دارید آمد وشد گاو در خیابان ها به عنوان خدای مقدس و منظره هایی از مارگیری هندی ها و مرتاض بازی آن هاست . هر چند این تصویر شما خیلی دور از واقعیت نیست و اگر چه همه ی ذهنیت شما از هند عجیب منطبق با واقعیت نیست اما بخش عمده ای از آن صحیح است بویژه حضور گاو مقدس در خیابان و کوی و برزن . نمی خواهم به علت و اساس تقدس این حیوان بپرازم بلکه می خواهم از زاویه دیگری به این تقدس نگاه کنم .
دهلی دو بخش است  . دهلی نو و دهلی کهنه .
دهلی نو به خاطر این که یک شهر جدید الاحداث در کنار دهلی کهنه (اُلد دلهی )است ویژگی های یک شهر مدرن را از لحاظ معماری دارد . هر چند خلق وخوی هندی جماعت این شهر جدید الاحداث و با معماری مدرن را هم از تک وتا انداخته باشد . اما دهلی کهنه ، بخش قدیمی شهر دهلی است که متشکل است از محله های شلوغ و پر ازدهام که بخشی از تجسم ذهنیت شما از هند هم می تواند باشد .
این دو بخش از این شهر کاملا متفاوت است . هم از حیث معماری و هم از حیث نوع زندگی مردم آن و هم از حیث نگاه این دو قشر به مقدساتشان .
مدرسه ی ایرانیان در دهلی نو  قرار دارد  . در محله ای به نام گلف لینکز . از گران ترین محله های دهلی همین محله است که شاید در حدود ۲۰۰ خانوار در آن زندگی می کنند . در خانه هایی مجلل . این محله  محصور است و تمام آمد و شد به آن از چهار درب انجام می شود و این چهار درب  هم در تمام شبانه روز نگهبان دارد ، علاوه بر این هر خانه هم برای خودش نگهبان مجزّا دارد .
این گاو با همه ی مقدس بودنش حق ورود به این محله متومل نشین را ندارد و علاوه بر گاو  دارندگان  وسیله ای به نام « ریکشا پایی » هم ورودشان به این محله ممنوع است .
گاو محترم و مقدس ارزانی کوچه پس کوچه های دهلی کهنه است . ارزانی مردم فقیر ،نه مردمی که دستشان به دهانشان می رسد . در عمده خیابان های بزرگ دهلی خبری از گاو نیست اما یکی از نمادهای محله های فقیر نشین همین گاوهایی هستند که به اسم تقدس در حال تحقیر شدن هستند .
گاوهایی در نهایت آزادی که از شدت آزاد بودنشان رنج می برند . 
آیااین گاوها مقدس ترند یا گاوهایی که انگ مقدس بودن نخورده اند . خوش به حال گاوهیی که مقدس نیستند اما در اصطبل هایی تمیز نگهداری شوند و کاه و یونجه برایشان آماده می شوآن ها را محافظت می کنند . گاو مقدس هندوها رها شده در کوچه وخیابان هایی است که نه در گرمای تابستان آن  را پناهی هست و نه در سرمای زمستان . گاوی رها شده در کوچه پس کوچه ها ها  که از  شدت ضعف و گرسنگی مشغول شده است به خوردن کارتن و کاغذ و زباله ... 

 

 

آهنگ زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

خانه ی ما روبروی یک مدرسه ی هندی است . مدرسه ی دخترانه و احتمالا برای دوره راهنمایی .  دانش آموزان در پوشیدن لباس فرم خیلی منضبط هستند و حضورشان در مسیر مدرسه جلوه ی خاصی دارد. البته بحث امروز من مدرسه و دانش آموزان نیست.
در این مدرسه ، هر روز از بیست دقیقه مانده تا هشت صبح صدای موسیقی  پخش می شود . فکر می کنم مراسم صبحگاهشان را با موسیقی آغاز می کنند . هر روز همان سرود که ازچند قطعه ی متفاوت تشکیل شده است پخش می شود . نمی دانم  که آیا این سرود ملی هندی هاست و یا سرودی است که در معابد خوانده می شود ؟ اما این فقط مدرسه نیست که آغازی موسیقایی دارد . مردم این شهر و کشور با موسیقی زندگی می کنند . « افضل » سبزی فروش همسایه ی مدرسه ایرانیان که بر روی دوچرخه اش بساط سبزی فروشی دارد و اتفاقا مسلمان هم هست نیز اهل موسیقی است . موبایلش را روشن می کند و با صدای زیاد موسیقی آرام می گیرد . نه تنها خودش ،بلکه همسایگانش را نیز بهره مند می کند .
صبح ها که به مدرسه می روم در رفتار این مردم دقیق می شوم . خیلی ها که سر کار می روند با گوشی از طریق موبایل موسیقی گوش می کنند . حتی آدم های فقیر که هشتشان گروه نه هست . یعنی سرونت ها ( خدمتگزاران ) که در خدمت سرمایه داران هندی هستند هم از این قاعده ی کلی مستثنی نیستند .
صاحبان ریکشاهای پایی که با زحمت زیاد و عرق ریزان در حال جابجایی مسافرند نیز در سبد جلوی فرمان دوچرخه ، گوشی ِ موبایل یا وسیله ای برای پخش موسیقی گذاشته اند . در فروشگاه ها و مغازه ها هم که یا موسیقی پخش می شود یا فیلم های سینمایی بالیودی که سرشار است از رقص و آواز . شاید یکی از دلایل رشد سینمای هند به خاطر علاقمندان زیای است که در این شبه قاره دارد . صاحبان مغازه ها اکثرا در حال تماشای فیلم سینمایی هستند . سینما و موسیقی گویی تخدیر کننده ی این جمعیت بیشمار است و آنان را علی رغم همه ی مشکلات و نابسامانی ها به یک قرار و سکون کشانده است . به خاطر این همه علاقمند در کشور هند است که کارگردانان فیلم های سینمایی هزینه ی زیادی را برای تولید فیلم هایی می کنند که در آن نوآوری هایی را برای انجام حرکات موزون ـ بعضا چند هزار نفری ـ داشته باشند .
مردم هند هر روز صبح - بر عکس ما ایرانی - خیلی کامشان را با اخبار سیاست تلخ نمی کنند هر چند بسیاری از این مردم فقط برای زنده ماندن تلاش می کنند .